یکی از تاککتیهای سیاسی- روانی رژیم در قبال وجود و حضور نیروهای پیشمرگ در کردستان، توسل به وعده و ادعاهایی است که معطوف به سعادت، رفاه، آسایش، آزادی، برابری و زندگی بهتر است. بارها شنیدهایم و خواندهایم که به دلیل وجود نیروهای پیشمرگ در کردستان که در حال مبارزه علیه رژیم هستند، دولت در جهت موارد فوقالذکر گامی اساسی برنداشته و به همین خاطر در یک کلام کردستان عقب نگهداشته شده است.
در این نوشتار کوتاه تنها به دو جنبه از این پروپاگاندای سیاسی- روانی میپردازم.

دوم اینکه: در صورت رسیدن به جواب منفی برای دو پرسش اخیر، آیا این پروپاگاندای سیاسی- روانی فقط و فقط به منظور تحریف اذهان عمومی و سلب مشروعیت تاریخی- اجتماعی( که قطعا توهمی بیش نیست) حزب دمکرات کردستان ایران در میان آحاد مردم نیست؟ گیرم حزب دمکرات کردستان ایران بطور مطلق به سوی مبارزه سیاسی و مدنی روی آورد، چگونه میتوان به چنین رژیمی اعتماد کرد؟ آیا رژیم حاضر است جهت نشان دادن صداقت و جدیت خویش، پیش از زندانیان کرد زبان، دیگر زندانیان سیاسی، مدنی، عقیدتی، کارگری و روزنامهنگاران دربند غیر کرد در زندانهای اصفهان و تهران و کرج و ... را آزاد کند، تا کردها هم با ضریب اطمینان بیشتر وارد این فاز جدید آشتی سراسری شوند؟
خلاصه اینکه:
تئوری توطئه تاکتیکی آشنا از سوی رژیم که از همان اوان انقلاب تا به امروز تبلیغ میشود. هر آنچکه که معطوف به تباث و ماندگاری رژیم شود- از دید من- باطل است و امروز یا فردا این رژیم خواهد رفت و شما دوست عزیز غیر کرد، لطفا همراه شو عزیز، فقط همین.
همه با هم پیش به سوی آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر